تنها گریه کن
همه چیز دستشان بود؛ کلی سرباز و اسلحه و توپ و تانک داشتند، اما حریف مردم نمیشدند. ساعت عبور و مرور تعیین میکردند، همان حکومت نظامی، ولی یک حرف امام کافی بود تا مردم بیرون بریزند یا سربازها از پادگانها فرار کنند.
اوستا حبیب خیلی به خط و ربط سیاسی کار نداشت؛ سرش به کار خودش گرم بود. میرفت سر ساختمان و برمیگشت. عوضش خانه رسیده و نرسیده، من شروع میکردم. برایش منبر میرفتم. آنقدر زیر گوشش خواندم که پای او را هم به تظاهرات باز کردم.
تنها گریه کن روایت زندگی اشرف سادات، زنی ۳۵ ساله که در انقلاب و دفاع مقدس برای پیروی از امر ولی فقیه هر کاری توانست انجام داد؛خیاطی، وقف خانه و زندگی برای انجام امور جهادی،تشویق همسر برای حضور در جبهه، موافقت با حضور فرزند در جبهه، شهادت فرزند و…
با مطالعه کتاب یاد صحبت های پدربزرگم افتادم که میگفت: بعضی از زن ها به صدتا مرد می ارزند و شیرزن هستند.
اشرف سادات یکی از شیرزن های ایرانی بود که در زمان خودش خوش درخشید.
چند وقتی میشود ولی فقیه برای بانوان ماموریت ویژهای تعیین کردهاند. انشاالله از این ماموریت سربلند بیرون بیاییم و شیرزن زمانه خود باشیم.
من در آخر صحبتم اشاره کنم به مسئلهی انتخابات. در این قضیّهی انتخابات ــ که من چند روز قبل هم تأکید کردم روی این مسئله ــ شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینهی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند. زنها در برخی از مسائلِ شناختِ اشخاص و راهبردها و جریانها، دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند؛ [لذا] در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.
۱۴۰۲/۱۰/۶