تیدا
هنگام بالا و پایین کردن قفسهها،عنوان کتاب جذبم کرد.
نام شهید برایم آشنا نبود.تاکنون مطلبی در مورد ایشان نشنیده بودم.
کتاب از زبان مادر شهید در 8 فصل به قلم خانم شهلا پناهی نگارش شده.
مادری که سختیهای دوران دفاع مقدس را با بندبند وجودش چشیده بود.
آوارگی از خانه و زندگی و پناهنده شدن به شهر دیگر.
مادری که سه فرزند خود را هنگام حضور همسر،در جبهههای جنگ به چنگ و دندان گرفت.تا به وقتش برای نبرد با حرامیان شامی،شیری راهی میدان نبرد کند.
آنچه خیلی توجهم را جلب کرد احترام شدید مادر خانواده نسبت به پدر خانواده و حفظ این اقتدار در نزد فرزندان بود.
شهید حیدر جلیلوند یکی از نیروهای زبده هوافضای سپاه بود.با شروع جنگ سوریه،راهی میدان نبرد شد و سرانجام در خرداد 1396 به شهادت رسید.
کتابی سرشار از احساسات مادر فرزندی .
پ.ن
1.نام کتاب به زبان لری انتخاب شده.
تی به معنای چشم دا به معنای مادر.
نورچشم مادر
2.مزار شهید در استان البرز و همجوار با سنگ یادبود شهید حاج حسن تهرانی مقدم است.