17 اسفند 1402
خاطرات سفیر نوشته خانم نیلوفر شادمهری دانشجوی رشته طراحی صنعتی از زندگی یک ساله شان در فرانسه است. سه روز مطالعه کتاب طول کشید. معمولا کتابهایی را که دوست داشته باشم یک روزه تمام میکنم. ولی این کتاب را با وجودی که دوست داشتم دلم نمی خواست سریع بخوانم… بیشتر »
نظر دهید »
11 اسفند 1402
همه چیز دستشان بود؛ کلی سرباز و اسلحه و توپ و تانک داشتند، اما حریف مردم نمیشدند. ساعت عبور و مرور تعیین میکردند، همان حکومت نظامی، ولی یک حرف امام کافی بود تا مردم بیرون بریزند یا سربازها از پادگانها فرار کنند. اوستا حبیب خیلی به خط و ربط سیاسی کار… بیشتر »
29 بهمن 1402
از آنجایی که آرزو بر جوانان عیب نیست. قطعاً آرزو بر نوجوانان هم عیب نیست. همیشه برای اولین انتخاب و رأی اولم کلی برنامه داشتم. دوست داشتم روز انتخابات،همزمان با مراسم عقد یا عروسی ام باشد. با لباس عروس به همراه شاهزاده سوار بر شاسی بلند سفید،پای صندوق… بیشتر »
22 بهمن 1402
حرکت در پیادهروی اربعین،با تمام سختیهایش شیرین و دلچسب است. هرچند عدهای فاز روشنفکری و انسان دوستانه برمیدارند و توصیه میکنند. هزینه سفر را در کار خیر خرج کنیم. حرکت در راهپیمایی قدس با همه ی ضعف و تشنگی،دشمن کورکن است. هرچند عدهای فاز میهن دوستی… بیشتر »
13 بهمن 1402
هوا حسابی سرد بود. تا زانو در برف فرو میرفتم. سرگرم درست کردن آدم برفی بودم. ننه مشهدی هراسان از خانه بیرون آمد. چادر روی سرش انداخت و به سمت کوچه دوید. صدای گریه مادرم بلند شد. وارد اتاق شدم. مادرم پتو را داخل دهانش گذاشته و گریه میکرد. کنارش نشستم و… بیشتر »