سوتی
07 آبان 1402
دایی برای تبریک منزل جدید به خانهمان آمده بود.بعد از دیدن آیفون تصویری گفت:خوب!دیگه راحت شدین از کیه کیه گفتن.
سریع گفتم:تازه وقتی کسی میاد و خودم تنها خونهام راحت در را باز نمیکنم.
حالا هر موقع داییم میاد پشت در و ما خونه نیستیم.پیام میده *فاطمه!من که میدونم خونهای درو باز کن*.🥴😕
#به_قلم_خودم